در گذشته که این همه شهر بازی و مرکز گردشگری برای سرگرم کردن مردم نبود پایتخت نشینان چگونه خودشان را سرگرم می کردند؟ آن زمان خبری از پیست اسکی، پارک های آبی، تله کابین و تفریحاتی مثل رالی و موتور سواری نبود که آن ها خودشان را سرگرم کنند. مردم تهران در آن زمان خود را با تفریحات متفاوتی سرگرم می کردند و اتفاقا خیلی بهتر از امروز خوشحال بودند و خوش می گذراندند. امروز می خواهیم به این تفریحات و بازی ها در تهران قدیم اشاره کنیم. با ما همراه باشید.
تعطیلات یک هفته ای بین عید قربان و غدیر
قبل از اینکه در ایران مشروطه مطرح شود تاریخ ایران قمری بود و تعطیلی ها و مناسبت ها همه به تاریخ قمری بود. تنها مناسبتی که به تاریخ شمسی داشتیم عید نوروز بود. عید قربان میان مردم ایران و به خصوص تهرانی ها اهمیت زیادی داشت. به مناسبت این عید بزرگ که یک عید مذهبی و مردمی بود کشور یک هفته تعطیل می شد. از عید قربان تا عید غدیر که مردم به گردش و تفریح می پرداختند و سادات را گرامی می داشتند. مهمانى ها اوج می گرفت و بازارها تعطیل می شد. تنها اداره های آن زمان هم یعنی پستخانه و تلگرافخانه بیش از پیش فعالیت می کرد. مکتب خانه ها یعنی مدارس قدیم یک هفته تعطیل مى شد و هیچ کس بین این دو تعطیلی درس نمی خواند.
اگر بخواهیم به بیشترین تفریحاتی که مردم در این مناسبت ها و ایام تعطیل در جاهای دیدنی تهران انجام می دادند باید به موارد زیر اشاره کنیم.
سواری کردن با خر به جای آفرود سواری و تله کابین و تله سیژ
از مهمترین سرگرمی های مردم تهران در گذشته خربازی و یابو سواری بود. همانطور که جوان ها امروز به دنبال آفرود و تفریحاتی مثل پاراسل و پاراگلایدر هستند، در گذشته برای خر سواری سر و دست می شکستند. مردم عادی هم نمی توانستند این تفریح را تجربه کنند و اگر خری هم داشتند به جای این بازی ها باید با آن خرج زندگی را در می آوردند. تنها لات های خوش تیپ و آن هایی کهخ دستشان به دهنشان می رسید اهل این بازی ها بودند. خیابان هایی مثل علاء الدوله یا همان فردوسی فعلی؛ دولاب که روستایی در شرق تهران بود؛ دوشان تپه یا همان خیابان ژاله فعلی؛ مزرعه امین الملک در نزدیکی راه آهن و چند جای دیگر به اینگونه تفریحات معروف بود. عده ای خر سواری می کردند و دیگران به تماشای هنرنمایی آن ها مشغول می شدند.
دست و پا و دم خرها و یابوهای مسابقه با حنا رنگ می شد و هر بلایی دلشان می خواست سر این زبان بسته ها می آوردند. سم هایشان سیاه می شد و با چیزهایی مثل پیشانی بند و مگس پران تزئین می شدند. مگس پران رشته هایی چرمی بود که نمی گذاشت حشرات حیوان را اذیت کنند.
خرسوارها هم موقع سواری شیک ترین لباس هایشان را می پوشیدند. کپنک های نمدی، لباده های بلند مخملی و رداهای رالی، شال های ابریشمی و گیوه های آجیره چیزهایی نبود که مردم عادی بتوانند خریدای کنند ولی این خرسواران آن ها را می پوشیدند و مردم هم برای تماشای آن ها می آمدند.
برای مطالعه بهترین کافه های تهران | کدام کافه تهران برویم؟ کلیک کنید.
ترنا بازی ؛ یک بازی عمومی تر
ترنا بازی تفریح عمومی تری بود و مردم بیشتری از این تفریح لذت می بردند. عموم مردم می توانستند در برنامه های ترنا بازی شرکت کنند و حتی خودشان به ترنا بازی مشغول شوند. ترنا بازی از بازی های قدیمی ایرانی است که علاوه بر تهران در سایر شهرها نیز رواج داشت. این بازی به نام بازی میر و وزیر و شاه و وزیر نیز معروف است. ترنا همان لنگ یا کرباس است که آن را به هم می پیچند و تاب می دهند. معمولا این پارچه را به سمت هدفی نشانه می گرفتند و گاهی اراذل و اوباش آدم ها را با ترنا می زدند.
ترنا بازی برای پسران جوان، کودکان و مردان بزرگسال ممکن بود.
خیمه شب بازی ؛ هنری جدیدتر
خیمه شب بازی یا تئاتر عروسکی از تفریحات مدرنی بود که پس از عصر قاجار در تهران رونق گرفت. عده ای این کار را به صورت حرفه ای انجام می دهند و دیگران نیز تماشاچی بودند. خیمه شب بازی خیلی زود به یکی از تفریحات لوکس و سرگرم کننده برای مردم تهران تبدیل شد.
در ایام عید دسته های خیمه شب بازى به مى افتادند و جز زن ها تمام طبقات به آنجا مى رفتند و به قدرى این گردشگاه شهرت پیدا کرده بود که بعضى شب ها عید ناصرالدین شاه و دامادش مجدالدوله با کلاه نمدى و پستک و لباس مبدل به تماشاى این گردشگاه مى آمدند.
گشت و گذار در باغ و بوستان ها
تهرانی ها از گذشته تا کنون در ایام تعطیل و آخر هفته ها و حتی آخر شب ها که بیدار می شدند، خود را به بوستان ها و باغستان های خوش آب و هوای شهر می رساندند. از معروف ترین گردشگاه های تهران می توان به چشمه علی، پس قلعه ، عشرت آباد، دوشان تپه ، میدان باغ شاه و غیره اشاره کرد. تهرانی ها علاقه زیادی دارند که روزها وقت خود را به بازی های دسته جمعی مثل الک دولک ، یک پی دوپی ، دوک بازی و... بگذرانند. معمولا در این بوستان ها مارگیرها و معرکه بگیرها هم سر مردم را گرم می کردند. مارگیرها مارهای بزرگ را که نیششان را کشیده بودند، در می آودند وبا نمایش هایی سر مردم را گرم کرده و پول جمع می کردند.
سرگرمی خانگی دختران و زنان
زنان در بیشتر تفریحات ذکر شده در بالا نقشی نداشتند ولی آن ها هم در خانه ها تفریحات به خصوصی برای خود داشتند. به علاوه در هنگام رفتن به باغستان ها و اماکن زیارتی معمولا مردم خانوادگی و همه با هم می رفتند. زن ها عموما با برگزاری مجالس روضه خوانی زنانه در منزل، شرکت در مجالس روضه خوانی و مجالس قرائت قرآن و حدیث خود را سرگرم می کردند ولی این وضعیت در دوره مدرن کم کم تغییر کرد و هم اکنون خانم ها می توانند از 90 درصد تفریحات موجود در کشور استفاده کنند و حتی بخش هایی اختصاصی برای تفریحات زنان در بیشتر گردشگاه ها وجود دارد.
در گذشته خانم ها در ساعت های مختلف روز به صورت شخصی یا جمعی با پخت و پز و دوخت و دوز و کارهای ظریفه خود را سرگرم می کردند. در این دور همی ها معمولا برنامه هایی مثل فالگیری و طلسم و بخت گشایی نیز به چشم می خورد. زنان فالگیر در میان خانم ها حاضر می شدند و راست یا دروغ برایشان پیشگویی و مزه پرانی می کردند. عدهای از فالگیران با فروش لوازم آرایشی نیز به کاسبی می پرداختندغربتی و کولی ها نیز معمولا جزو زنان فالگیر بودند.
تفریحات قهوه خانه ای
قهوه خانه ها در ایام تعطیل پاتوق کسبه و بازاری ها مى شد. درویش های سخنور، نقالان، لوطى ها و شعبده بازها همگی در این محافل حاضر می شدند. مهمترین قهوه خانه هاى قدیمی در تهران قهوه خانه باغ ایلچى و باغچه حیاط شاهى بود که به نام باغچه على جان شناخته می شد. قهوه خانه باغ ایلچى در انتهای بازار عباس آباد بین گذر لوطى صالح و گذر قاسم خان و محل سفارت روس به نام باغ ایلچى خوانده مى شد. این باغ بزرگ چند هزار متر فضاى مشجر داشت و شب و روز دایر بود.
در این قهوه خانه چایى جفتى سه شاهى، قلیان دانه اى صد دینار، ترش(لیموى دم کرده) و گل گاوزبان استکانى صد دینار و ناهار چلوخورشت پانزده شاهى بود. دیگر قهوه خانه معروف تهران قدیم، باغچه على جان(حیاط شاهى) واقع در عودلاجان که آنجا هم در میان رندان شهرت داشت و ایام تعطیل مرکز ارباب ذوق بود.
برای مطالعه جاهای دیدنی تهران کلیک کنید.
وقتی سینما آمد، به بهترین تفریح مردم تبدیل شد
سینما بعد از ورود به تهران تفریح خاص اعیان و اشراف بود و مردم عادی امکان استفاده از آن را نداشتند. اولین فیلمی که به ایران آمد و در دارالخلافه نمایش داده شد، فیلم مسافرت مظفرالدین شاه به اروپا بود که به وسیله میرزا ابراهیم خان عکاس باشی به نمایش در آمد.
خودداری خانواده ها از بردن کودکان به سینما و کنجکاوی و علاقه کودکان برای تماشای این پدیده جادویی باعث شد جعبه نمایشی به نام شهرفرنگ به وجود بیاید. کسانی که جعبه نمایش و شهر فرنگ داشتند با حرکت در کوچه ها و با گرفتن پولی خرد عکس های یادگاری برای مردم می گرفتند. آن ها عکس های رنگی که از جلد مجلات خارجی جدا و به هم چسبانده بودند به کودکان نشان می دادند.
شهرفرنگ، جعبه ای چوبی یا فلزی بود که یک یا چند عدسی بر بدنه یا بالای آن تعبیه شده بود و علاقه مندان می توانستند از طریق آن عکس های داخل شهر فرنگ را ببینند و صاحب این جعبه هم داستانی را که براساس عکس های داخل جبعه ساخته بود با صدای بلند برای بینندگان تعریف می کرد.
برای رزرو تورهای داخلی و پروازهای خارجی با تورگردان همراه باشید.
منابع :
تبیان، بیتوته