روز اولِ سفر سه روزه به کیش
مستقر شدن در هتل و خوردن ناهار در رستوران بابا قدرت کیش
وقتی که به کیش رسیدم حدود ساعت 12 ظهر بود. ترنسفر رایگان هتل به استقبالم اومده بود و در عرض ده دقیقه به هتل رسیدم. هوای کیش خیلی خوب و دلنشین بود. نه خبری از گرمای طاقت فرسا بود و نه شرجیِ هوا چندان اذیت می‌کرد. به محض اینکه به هتل رسیدم ساک و چمدونم رو باز کردم و لباسام رو سر جالباسی‌ها گذاشتم که چروک نشن و واسه این چند روز لباس داشته باشم. لباسای ساحلی مو تنم کردم و به این فکر کردم که حالا چیکار کنم؟! به کافی شاپ هتل رفتم و یک چای و نبات مَشتی سفارش دادم. همینطور که چای می خوردم سراغ رستوران های خوب نزدیک به هتل رو گرفتم تا روزم رو با خوردن یک غذای حسابی شروع کنم. بعد از ناهار هم برنامه داشتم که به ساحل برم.
از اونجایی که یک بار در سفر به مشهد به رستوران باباقدرت مشهد رفته بودم و از فضا و غذاش خیلی خوشم اومده بود، دلم می خواستم یک بار هم رستوران بابا قدرت کیش رو تجربه کنم. ظاهرا این شعبه، شعبه سوم بابا قدرته. رستوران بابا قدرت طبقه منهای یک هتل چهار ستاره پارمیدا توی خیابان رودکی بود و به همین مناسبت تونستم اون هتل رو هم از داخل ببینم. در منوی رستوران انواع غذاهای ایرانی از شیشلیک گرفته تا سلطانی و بختیاری و برگ شتر مرغ به چشم می خورد.
من یک بشقاب سنتی مجلل سفارش دادم و خیلی هم از اون راضی بود. سفر تنهایی و تک و تنها غذا خوردن خیلی بهم چسبید. اولین بار بود که می تونستم غذایی رو که خودم دلم می‌خواد و بدون ملاحظه و تعارف با دیگران سفارش بدم. غذاش واقعا خوب بود، به‌خصوص که روی میز اردو کلی سالاد و سوپ‌های جورواجور هم وجود داشت. من سوپ نخوردم ولی چند مدل سالاد هم در کنار غذا امتحان کردم. اگر چه که واسه این غذا یه کم زیاد هزینه کردم ولی فضای خوب، موسیقی زنده و کیفیت غذاش به پولی که دادم می‌ارزید.
کیش چی بپوشیم؟ قبل از سفر حتما این مقاله رو بخونید!
رفتن به ساحل و مسیر دوچرخه سواری کیش
بعد از اون ناهارِ مفصل نیاز به پیاده‌روی داشتم. ضمنِ اینکه باید بازدید از جاهای دیدنی کیش رو هم به شکل جدی شروع می‌کردم. تصمیم گرفتم پیاده به سمت ساحل برم چون تا اونجا کمتر از ده دقیقه راه بود و هوا هم انقدر خوب بود که حیفم اومد ازش استفاده نکنم. تنها کاری که کردم این بود که سر راه به اتاقم در هتل رفتم و لباس مناسب برای ساحل پوشیدم. در بین راه، یک درخت انجیر معابد هم دیدم و کلی عکس حرفه ای از اون ثبت کردم. قبل از اینکه چشمم به ساحل بیفته صدای موسیقی کافی شاپ‌های ساحلی گوشم رو نوازش داد.
کنار ساحل تک و توک آدم ها جمع شده بودند و چند تا بچه هم توی آب مشغول آب بازی و ماسه بازی بودند. خودم رو روی ماسه‌ها رها کردم و از منظره زیبای ساحل و آرامشش لذت بردم. حدود نیم ساعت همینجوری ولو بودم ولی بعد که دیدم هنوز غذام هضم نشده تصمیم گرفتم برم دوچرخه کرایه کنم. مسیر دوچرخه سواری از کنار همین ساحل، عبور می کرد. یک دوچرخه مناسب به قمیت 10000 تومن کرایه کردم و زدم تو دل مسیر دوچرخه سواری. خیلی وقت بود که دوچرخه سوار نشده بودم و کارم شده بود صبح و شب رانندگی. برای همین اولش یه کم برام سخت بود ولی کم کم که گرم شدم خیلی حال کردم. یادم از دوران دبیرستان اومد که با دوچرخه به مدرسه می‌رفتم و همش به خانواده اصرار می کردم که بزارن من همه جا با دوچرخه برم. چقدر این دوچرخه سواری حال داد!!!
شام در کشتی تفریحی کیش
برای شام بلیط یکی از کشتی‌های تفریحی کیش رو رزرو کرده بودم. توی این کشتی برنامه جشن و شادی به راه بود و وسط جشن قرار بود جوجه کباب هم سرو بشه. هم فال بود و هم تماشا. من تا به حال توی کشتی شام نخورده بودم. به همین دلیل این فرصت رو از دست ندادم. وقتی به اسکله رسیدم دیدم کلی آدم توی صف هستن و حتی توریست‌های خارجی و عرب‌ها هم تک و توک هستن.
راستشو بخواید اگر دنبال این هستید که شبِ دریا رو ببینید باید بگم از دریا هیچ چیزی جز تاریکی دیده نمیشه؛ حتی زمانی که روی عرشه کشتی هستین، بیشترین چیزی که به چشم میاد، چراغ‌های کشتی‌ها و شناورهاییه که روی دریا آروم گرفتن یا در حال حرکتن. البته اون هم باری خیلی‌ها منظره جذابیه. داخل کشتی هم یک برنامه شاد و کمدی به همراه اجرای موسیقی برپا بود ولی من خیلی از برنامه‌هاش خوشم نیومد. ای کاش از قبل پرس و جو می کردم تا بدونم گروهی که داخل کشتی برنامه اجرا می کنن، کارشون چطوره؟ با این همه شام خوب بود و زمانی که کشتی شروع به حرکت در دریا کرد، خیلی صحنه دلنشینی بود.
روز دوم سفر 3روزه به کیش
صبح روز دوم و تفریحات دریایی کیش
بعد از خوردن یک صبحانه کامل در هتل، مایو و حوله‌مو برداشتم و به سمت اسکله تفریحی کیش رفتم. اسکله تفریحی هم فاصله چندانی با هتل نداشت ولی چون دوست داشتم زودتر، تا هوا گرم نشده تفریحاتم رو شروع کنم، یک تاکسی انگلیسی کرایه کردم و در کمتر از 5 دقیقه به اسکله رسیدم. تاکسی انگلیسی برای یک نفر، زیادی بزرگ بود ولی حس و حالی اروپایی به آدم می‌داد. تجربه جالبی بود. فکر می‌کنم گردشگرانی که جمعیتشون بیشتر از 4 نفر باشه به جای کرایه تاکسی‌های معمولی، باید این ماشین‌ها رو سوار بشن. در ضمن برای مواقعی که دستت پر از خریده و کیسه‌های پری به همراه داری کلی فضای خالی جلوی پاهات توی این ماشین هست.
توی اسکله تفریحی باید تصمیمی می گرفتم که کدامیک از تفریحات آبی را تجربه کنم. از اونجایی که من عاشق پرواز هستم می‌دونستم که پاراسل سرِ شاخشه ولی درباره فلای بورد و شاتل سواری کمی تردید داشتم. فلای بود را به این دلیل تردید داشتم که می‌ترسیدم از پسش بر نیام و بلیطم الکی هدر بره. شاتل سواری هم چون تفریحی چند نفره است، پیدا کردن سه نفر دیگر که دوست داشته باشند با من بیایند و من هم با آن‌ها حال کنم برام کمی استرس‌آور بود. این بود که بعد از پاراسل سواری در کیش به سراغ غواصی رفتم. با تماشای مرجان‌ها و آبزیان دریایی تجربه‌ای منحصر به فرد و خارق العاده رو پشت سر گذاشتم. تمام سفرهایی که تا به حال داشتم یک طرف و این غواصی در زیر آب‌های خلیج فارس یک طرف.
ناهار پر و پیمان در رستوران میر مهنا
بعد از تفریحات دریایی کیش تمام انرژی بدنم تخلیه شده بود و به شدت گرسنه بودم. حتی حوصله این را که به هتل برم و لباس هایم را عوض کنم نداشتم. با آن لباس های خیس و پاهای ماسه‌ای هم که نمی شد به رستوران‌های شیک و تر و تمیز رفت. بهترین گزینه رفتن به یک رستوران ساحلی بود که حال و هوای متفاوتی داره. بلافاصله یک تاکسی سوار شدم و به رستوران ساحلی میر مهنا رفتم.
این غذاخوری از رستوران‌های قدیمی کیشه که فضایی شیک و نوستالوژیک داره. می‌تونی با خیال راحت تو فضای باز بشینی، موسیقی گوش بدی و غذا بخوری. خیلی وقت‌ها خواننده‌های معروف جنوبی هم اونجا هنرنمایی می‌کنن. در کل میر مهنا حال و هوای شاد و مفرحی داره. توی این رستوران با خیال راحت ناهار خوردم و گذاشتم بدنم خودش خشک بشه. خستگیم با برنامه های موسیقی شاد رستوران میرمهنا به کلی از بین رفت. بعد از ناهار، زودتر به هتل رفتم و دوش گرفتم. بعد از اون یک ساعتی خوابیدم تا برای برنامه عصر آماده بشم چون هتل برنامه رایگان گشت شهری رو برگزار می‌کرد و گفته بود راس ساعت 4 توی لابی هتل باشیم.
برنامه گشت شهری در کیش
وقتی به لابی هتل رفتم برای اولین بار بقیه میهمانان هتل و همسفرانم رو دیدم، یکی دو نفر از آن ها، در فرودگاه هم با من همسفر بودن. حدود 10-12 نفر سوار ون شدیم و برنامه گشت شهری جزیره کیش رو شروع کردیم. خوبیِ برنامه گشت شهری اینه که با یک لیدر مجرب می‌تونی مهمترین جاذبه‌های گردشگری کیش رو توی نصف روز ببینی. توی این برنامه اول به شهر زیر زمینی کاریز رفتیم که برای من خیلی خیلی جذاب بود. به‌خصوص فسیل‌هایی که روی سقف‌هاش وجود داشت و اون لاک پشتِ فسیل شده، حیرت انگیز بود. توی کاریز یک نوشیدنی و کیک مختصر خوردیم و به سمت بقیه دیدن‌های کیش مثل کلبه هور، درخت سبز و خانه بومیان جزیره کیش رفتیم.
توی این گشت یک کیش متفاوت رو تجربه کردیم. این بخش از جاذبه‌های کیش به کلی با بخش های دیگه فرق می کنه. مرکز جزیره و مراکز خرید و حتی سواحل، لوکس و مدرن شدن ولی وقتی به جاهایی مثل خانه بومیان میری تازه می فهمی جمعیت اصلی و مردم واقعی کیش چه شکلی بودن و چه جور زندگی می‌کردن. هنوز هم هستن این مردم که کم و بیش گاهی تو جزیره به چشم می خورن ولی واقعیت اینه که انگار این مردم تو شلوغی های تفریحات و بازارهای لوکس جزیره گم شدن.
تور گشت شهری، کیش رو با بازدید از کشتی یونانی تموم کردیم. وقتی به اونجا رسیدیم، خورشید غروب کرده بود و منظره خیلی شیکی برای عکس گرفتن به وجود اومده بود. همه دوربین‌ها و گوشی هاشون رو در آورده بودن و می خواستن از منظره غروب آفتاب که پشت کشتی یونانی خیلی جذاب شده بود، عکس بگیرن.
شام در رستوران شاندیز صفدری
من از قبل تحقیق کرده بودم و می دونستم که رستوران شاندیز صفدری نزدیک به کشتی یونانی قرار داره. به همین خاطر با ون و لیدر تور هتل برنگشتم و همونجا ازشون جدا شدم که بتونم شام رو توی همین منطقه باشم. خیلی وقت بود که هوس شیشلیک کرده بودم و می‌دونستم که بهترین شیشلیک‌های کشور رو باید توی رستوران‌های شاندیز پیدا کنی. آخرین باری که شیشلیک خورده بودم تو خودِ شاندیز موقع تور مشهد بود. خوشبختانه رستوران‌دارهای مشهدی توی کیش هم شعبه‌های خوبی راه اندازی کردن و آدم می‌تونه اینجا هم دلی از عزا در بیاره. قبل از رفتن به رستوران سری به ساحل مرجانی زدم.
رستوران شاندیز کنار ساختمان پرشین 2 بود و خیلی راحت تونستم پیاده به اونجا برم. خوشبختانه شبی که من به اونجا رفتم، برنامه ویژه داشتن و اکبر اقبالی یکی از کمدین‌های معروف کیش هم اونجا برنامه داشت. خلاصه اینکه تلافیِ برنامه کشتی تفریحی در اومد چون کلی خندیدم و کیف کردم. برای شام همونجور که گفتم شیشلیک سفارش دادم ولی غذاهای متنوع ایرانی دیگه‌ای هم توی منو بود. غذا رو با ماست موسیر، ترشی و دوغ خوردم و در کنارش کلی از موسیقی و برنامه های شاد لذت بردم. شب که به هتل رفتم اینقدر شارژ بودم که خوابم نمی‌برد. توی رختخواب هنوز داشتم می‌خندیدم و برای خودم جُک هاشو تعریف می‌کردم.
روز سوم: بازار و پارک دلفین های کیش
گشت و گذار در بازار
صبح بعد از خوردن صبحانه کارت‌های بانکی‌ام را در جیبم گذاشتم و پیاده راهی بازار پردیس شدم. نا گفته نماند که دو شب قبل هم لابلای برنامه‌های تفریح سری به بازار مرجان، بازار پانیذ و بعضی بازارهای معروف کیش زده بودم. چون به دنبال ادکلن و شکلات و قعهوه بودم بهترین گزینه برای من بازار پردیس 1 و بازار پردیس 2 بود که در همین نزدیکی هتل قرار داشت. چون کارم در بازار پردیس زود تمام شد تاکسی گرفتم و سری هم به بازار مریم زدم و از اونجا کلی لباس راحتی با قیمت‌های مناسب خریدم. کمی هم سوغات و خرت و پرت تهیه کردم.
غذاهای دریایی عمو اکبر برای ناهار
وقتی خسته از این همه پیاده‌روی و این طرف و آن طرف رفتن در بازار، خودم رو به رستوران عمو اکبر رسوندم، نمی دونستم با اون همه خرید چه کنم. خوشبختانه پرسنل خوش برخورد هتل اتاقی را نشانم دادند تا خریدهایم را چند ساعتی اونجا قرار بدم و منو از امنیت اونجا مطمئن کردن. بعد از اینکه کمی بارم رو سبک کردم، یک بشقاب دریایی سفارش دادم. توی بشقاب دریایی من سمک مشوی یعنی مهمترین غذای دریایی کیش و محمر وجود داشت. محمر هم یک‌جور برنج شیرینه که با ماهی سرو می شه و جزو بهترین غذاهای دریایی کیش محسوب میشه. پیشنهاد می‌کنم هر کس می‌خواد غذاهای دریایی کیش رو امتحان کنه با این دو تا غذا شروع کنه. البته به شرطی که از غذاهای شیرین خوشش بیاد. در کنار این بشقاب من مضروبه هم سفارش دادم چون قصد نداشتم از برنج‌های شیرین بخورم و می خواستم تا می تونم ماهی‌های متنوع رو امتحان کنم. غذاهای دریایی رستوران عمواکبر وسوسه انگیز بود و با کل غذاهایی که به عمرم خورده بودم فرق می‌کرد. خوشحالم که به جای غذاهای تکراری مثل کباب و پلو این غذاهای محلی کیش رو چشیدم.
پارک دلفین های کیش و خوردن یک شام فست فود
عصر برای رفتن به پارک دلفین های کیش برنامه‌ریزی کرده بودم و می دونستم که کلی زمان می بره. همینطور هم شد. پارک دلفین ها، به اسم، فقط مال دلفین هاست ولی وقتی واردش می‌شی هر گونه پرنده و خزنده و چرنده ای به چشمت می خوره. بخش‌های مختلف پارک از باغ پرندگان، بخش خزندگان و خودِ دلفیناریوم برام بسیار جذاب بود. از همه مهم تر نمایش این حیوان‌های بازیگوش یعنی دلفین‌ها و سر و کله زدن مربیان با اون ا برام جذاب بود.
پارک دلفین‌های کیش خیلی طولانی شد و چون امشب شب آخر سفرم بود تصمیم گرفتم اون را با یک شام سبک به پایان ببرم. نمی‌دونستم به کدوم یک از فست فودهای کیش برم. در کیش فست فودهای معروف زیادی مثل توتی فروتی، فست فود بومرنگ، فست فود عطاویچ و غیره وجود داره ولی من هنوز در حال تصمیم گیری بودم که با یک غذاخوری خیابانی روبرو شدم. از این رستوران‌های ماشینی که آدم رو یاد کشورهای اروپایی می‌اندازه. به تازگی این رستوران‌های سیار در تهران هم زیاد شده. از حال و هوای این رستوران سیار خوشم اومد و همونجا یک ساندویچ سفارش دادم. دو تا جوون تهرونی به سرعت مشغول پیچیدن ساندویچ‌ها و آماده کردن سفارش‌ها بودن. من هم روی یک سکو کنار خیابان نشستم و ساندویچم را همانجا خوردم. غذای بدی نبود. این هم برای خودش تجربه‌ای بود.
فردا باید وسایلم را جمع می کردم و قبل از ظهر خودم رو به فرودگاه می‌رسوندم، ولی احساس می‌کردم هنوز خیلی کارهاست که در تور کیش انجام ندادم. با اینکه در یک سفر سه روزه کیش همه کارهای لازم را انجام دادم ولی حس می‌کنم به این سفرهای سه روزه زیاد احتیاج دارم.
اگر خواستید دقیق‌تر درخصوص برنامه‌ریزی مناسب برای سفر به کیش بخوانید اینجا کلیک کنید.
برای رزرو تورهای ارزان و لحظه آخری کیش، با سایت تورگردان همراه باشید.
هفته گذشته که سایت تورگردان رو زیر و رو می کردم متوجه شدم قیمت تورهای کیش به شکل قابل توجهی کاهش پیدا کرده و به راحتی میشه با اقامت یک هتل سه ستاره با حدود 700 هزار تومن به کیش سفر کرد. بلافاصله اقدام کردم و برنامه یک سفر سه روزه به کیش رو چیدم. چون بلیط رفت و برگشت و اقامتم خیلی به صرفه در اومده بود، تصمیم گرفتم تا میتونم در کیش دست و دل بازی به خرج بدم و خرج کنم...
را در شبکه های اجتماعی زیر دنبال کنید